وبلاگ شخصی علیرضا اسحاقی

تجربیات و یادداشت های شخصی - برداشت از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

وبلاگ شخصی علیرضا اسحاقی

تجربیات و یادداشت های شخصی - برداشت از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

مسجد جمکران نماز عشق

سلام 

 

سفر چیز خوبیه. این بار بعد از تهران به قم و سپس مسجد مقدس جمکران رفتم. فکر نمی کردم بتونم برم اما همه چیز مهیا شده بود که برم. از میدون ونک ماشین همکارا رو سوار شدم تا میدون آزادی از اونجا به سمت اتوبان تهران -قم. یک اتوبوس سوار شدم.

۱۵۰۰ تومان کرایه تا قم گرفت. به قم رسیدم. میدان ۷ تن. تاکسیای حرم که رنگشون سبز بود رو سوار شدم ۳۰۰ تومان کرایه. تموم شهر رو بوی عطر و عنبر و گلاب فرا گرفته بود.به حرم رسیدم.  وارد حرم شدم. چقدر حس سبز خوبی بود. نماز و قرآن خوندم. برا خودم برا پدر و مادرم و برای مادر بزرگم که دیگه پیشمون نیست دعا کردم. بعد رفتم سر مزار چند تن از بزرگان و مراجع: آقای مطهری، حائری، طباطبایی و... حس خوبی داشتم. با خودم فکر کردم... به دنبال نقطه تحول می گشتم. 40 روز برای خدا پاک بودن رو تصمیم گرفتم.  برای همه کسایی که تو ذهنم می یومدن دعای خیر کردم. 

 

خیلی سریع باید به مسجد جمکران می رفتم. یک تاکسی ون سوار شدم. 300 تومان کرایه. خوبه! هنوز پول داشتم که بتونم به تهران برگردم! مسجد جمکران! گنبد مسجد! چقدر مکان و فضای روحانی داره. آدم می تونه پرواز کنه. 

 

نماز تحیت مسجد و نماز حضرت صاحب الزمان رو به جا آوردم. عجب حس و حالی بود. داشت کم کم ساعت 8 شب می شد. هنوز اذان مغرب و عشا نداده بودن. تصمیم گرفتم برا نماز وایستم و بعد از نماز به تهران برم. شایدم دیر شد، شایدم نه. نماز مغرب و عشا رو خوندیم و خیلی سریع از مسجد به سمت بیرون رفتم. یه سواری گرفتم 3500 تومان که تا تهران ما رو ببره. نتونستم برای خودم دعا کنم اما تونستم برای آقا دعا کنم.  

اللهم کل ولیک الحجة ابن الحسن...  

 

ساعت 11:30شب بود که تازه به هتل رسیدم. در هتل بسته بود. در زدم و در رو برام باز کردن. از شام خبری نبود. باید زود می خوابیدم چون فردا ساعت 4:30 صبح باید به فرودگاه می رفتم. پرواز به بیرجند ساعت 6.30 صبح. 

 

تمام

یادش بخیر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد